مدهوش جام اکبرم مانند ارباب
مدهوش جام اکبرم مانند ارباب
مست سلام اکبرم مانند ارباب
من کیستم تا
که دهم دل بر غم او
در بین دام اکبرم مانند ارباب
من روز و شب مشتاق دیدار
ماه تمام اکبرم مانند ارباب
کس مثل او مانند زهرا ره نمی رفت
محو قیام اکبرم مانند ارباب
انظر الینا یابن طه یابن یاسین
محتاج عشقم یا غیاث المستغیثین
در هر نگاه تو هزار الله اکبر
خال سیاه تو هزار الله اکبر
ای فاطمه صورت علی صولت نبی خو
بر روی ماه تو هزار الله اکبر
نذر دل زینب ببین بنشسته گوید
در بین راه تو هزار الله اکبر
شد پیکر تو اربا اربا و پدر گفت
در قتلگاه تو هزار الله اکبر
در لجه ی خون پیش بابا جان سپردی
با سوز آهی تو هزار الله اکبر
ای مصطفی و مجتبی و حیدر عشق
ای قد و بالای رشیدت محور عشق
بردی دل خون خدا با آن اذانت
لرزید قلب کربلا با آن اذانت
زآن صبح عاشورا که آوازت رها شد
بر دین حق دادی صفا با آن اذانت
زینب صدایت را شنید و سجده افتاد
فریاد می زد ای خدا با آن اذانت
در کوفه هم حیدر اذان صبح می گفت
شد زنده گو یا مرتضی با آن اذانت
بهر نماز صبح من هم گو اذانی
تا که دلم گیرد شفا با آن اذانت
الله اکبر بر رسایی صدایت
الله اکبر بر اذان کربلایت
- ۹۴/۰۳/۰۵