برخیز که در معرکه جلب است نظرها- مدافعان حرم
برخیز که در معرکه جلب است نظرها
امروز به پروانگی سوخته پرها
تا لات و هبل داعیه دارند خلیلیم
هیهات که بیکار بمانند تبرها
حتی سر اگر از تن عشاق بیفتد
در جبهه ی اسلام نیفتند سپرها
گر جهل مسلح بشود تا بن دندان
دلداده ی حق بیم ندارد ز خطرها
گه سوریه و گه یمن و گاه عراقند
مردان خداپیشه که دارند سفرها
از کشته ی تکفیر دو صد پشته بسازیم
شمشیر علی دوستِ ماراست ظفرها
شمشیر به داعش زد و سیلی به سعودی
تیغ دو دم شیعه فزون داشت اثرها
آمیخته در پیکر ما شوق شهادت
آمیخته شد لشگر تزویر به زرها
این گرگ پدرها که به دنبال خسوفند
هستند زمین گیر تجلی قمرها
رزمندگی جبهه ی ما مرز ندارد
رفتیم حلب پخش شد از قدس خبرها
تا باز شود بار دگر معبر معراج
مستانه همه حلقه بکوبند به درها
احسنت به دلدادگی شیعه ی افغان
در خط شکنی هست در این قوم هنرها
رفتند شهیدانی و ما عافیت اندیش
ماندیم حقیرانه در اما و اگرها
گر ذبح نگردد سرما بار گران است
قربان غم نایبه الفاطمه سرها
در بدرقه ی شیردلی ، شیرزنی گفت
نذر حرم عمه ی سادات پسرها
فردا جلوی فاطمه قد راست نمایند
امروز اگر خم شده از غصه کمرها
هر پیکر گلگون کفن و سوخته بالی
آورده شد از زینبه سوخت جگرها
سرسبز تر از پیش شود بیشه ی اسلام
از اشک یتیمانه در اندوه پدرها
یاد آمدم از دختر ویرانه نشینی
که اشک غم از هجر پدر ریخت سحرها
در شام پی قافله ، خم کرد قدش را
سنگینی چشم همه و سنگ گذرها
خونین لب و خونین دهنی وقت ملاقات
دادند به هم از سر بازار خبرها
از کوچه ی زن های یهودیه چه گویم
بر بام سرت خورد و پرم خورد به درها
- ۹۵/۰۳/۱۵