دورهم جمعند هرشب دلبر و دلدارها - مناجات و گریز
چهارشنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۲:۲۶ ب.ظ
دورهم جمعند هرشب دلبر و دلدارها
خوش به احوال پریشان همه بیدارها
توبه کردم هی شکستم توبهها را پشت هم
خستهام من از خودم، از اینهمه تکرارها
درد دین دیگر ندارم، دل به غفلت دادهام
وای اگر اسمم رود در زمرهی بیعارها
َربّی ” اَفْنَیتُ شَبابی” دست خالی آمدم
ورشکسته بندهام، سرخورده از بازارها
عاقبت این بندهی آلوده لایق میشود
بینتیجه که نمیماند همه اصرارها
نا امید از رحمتت هرگز نبودم، نیستم
بدتر ازمن را تو بخشیدی خدایا بارها
خسته و زخمی به درگاه تو برگشتم کنون
دیدم از شیطان و نفسم لطمه و آزارها
روضهی آقا نجاتم داد از دام بلا
دستگیری میکند ارباب از بدکارها
بعد مغرب بود آب آزاد شد در کربلا
آب خوش پایین نرفت از این گلو افطارها
*شاعر : حسین رحمانی
- ۹۸/۰۲/۲۵