می نویسم عشق و بی تردید می خوانم جنون - مناجات
می نویسم عشق و بی
تردید می خوانم جنون
هر کسی دیوانه تر السّابِقونَ السّابِقون
.
می نویسم عشق و بی تردید میخوانم حسین
عاقلان دانند لـٰـکن اکثرا لایـَـعقـِـلون
.
این سرشت ماست؛ از خاکیم، خاک کربلا
سرنوشت ماست پس إنّا إلَیهِ الرّاجِعون
.
صِرف یک دل دادن و عرض ارادت شرط نیست
مُهر باید کرد این دِلنامه را با عَقد خون
.
پرچم او از ازل بالاست؛ بالا تا ابد
باد این پرچم بلند و هرچه جز آن سرنگون
.
.
آی عاشق ها خدای عشق می آید حسین
بعد از این دنیا به جای عشق بنویسد حسین
.
.
عشق او جاری ست حتی در مرام اهل بیت
می توان فهمید این را از کلام اهل بیت
.
ساغر لب های هر معصوم می گوید حسین
بسکه لبریز است نام او ز جام اهل بیت
.
هم شتابش بیشتر هم اینکه جایش بیشتر
کشتی اش هم فرق دارد با تمام اهل بیت
.
در نهایت جمع خواهد گشت با نام حسین
سفره ای که پهن می گردد به نام اهل بیت
.
روز و شب بر او درودِ حق. درود اهل بیت
روز و شب بر او سلامِ حق، سلام اهل بیت
.
.
در تمام قلب ها بی شک تو جا داری حسین
آنچه که خوبان همه دارند را داری حسین
.
.
اشک می ریزیم و با ذکرت عبادت می کنیم
باز هم از راه دور عرض ارادت می کنیم
.
ما همه بیمارهای دوری از شش گوشه ایم
بین هیئت ها ز یکدیگر عیادت می کنیم
.
زودتر راحت کن از درد فراقت خلق را
ما به این دوری مپنداری که عادت می کنیم
.
فرق دارد گریه ی نوزادی ما با همه
ما برایت گریه از وقت ولادت می کنیم
.
هر غمی دیدیم، فرمودند فَٱبْکِ لِلحُسین
بعد از آن هرجا غمی دیدیم یادت می کنیم
.
.
دوستت دارم من ای در جسم عالمْ جان حسین
آذری می خوانمت: "جانیم سَنَه قُربان حسین"
- ۹۴/۰۸/۲۱