پا بر زمین نکش، جگرم تیر میکشد - حضرت علی اکبر
پنجشنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۴، ۰۷:۲۷ ب.ظ
پا بر زمین نکش، جگرم تیر میکشد
ای نور دیده، پلک ترم تیر میکشد
گفتم عصای پیری من میشوی، نشد
یاری رسان مرا، کمرم تیر میکشد
ای میوۀ دلم چقدر آه میکشی!
این سینه از غمت پسرم، تیر میکشد
با خود نگفتی آخر از این دست و پا زدن
قلب شکستۀ پدرم تیر میکشد!؟
پهلوی تو چه زود مرا تا مدینه برد
زخمی کبود در نظرم تیر میکشد
من خیزران نخورده لبم درد میکند
از بس دهان نوحه گرم تیر میکشد
ای پارۀ تنم چقدر پاره پارهای
با دیدنت علی جگرم تیر میکشد