یا جواد الائمه ادرکنی - جواد الائمه
یا جواد الائمه ادرکنی
ذکرروی لبان من هرگاه
میزنم دم زغربت آقا
میزنم دم دلت شود آگاه
********
غربتی که دل مراسوزاند
نه من حتی ستاره هم سوزد
اگرم غم فرو کشد بازم
دل من ازدوباره هم سوزد
********
سوزش من کجا وسوزش او
سوزش یک جگرزآتش زهر
دل او را به غم فروبرده
بی وفایی و نامردی شهر
********
نه برون جای اوبود نه درون
همه ی این دیار ناامن است
نه کنارش بود یک مَحرَم
هرپیاده،سواره ناامن است
********
نه به کوچه امان به او میدند
نه به خانه دگر امان دارد
نه کسی دیده حالتی مضطر
این چه حال است این جوان دارد
********
مگر او پور بخشش ورأفت
پاره ای از تن رضا نَبوَد
این چنین خونه دل به جانش شد
به خداوند حق سزا نبود
********
ازچه روزهرکین به اودادند
گُنه اومگر به جزخوبیست
کارمامش دگرازاین پس غم
وعزاداری وبه سرکوبیست
********
جگرش را به تاب افکندند
درحجره رارویش بستند
به غم وناله اش میخندند
این زنانی که نانجیب هستند
********
نه به اوآب میدهند نه دوا
که دگرتشنه لب جان ندهد
مثل جّدغریب ومظلومش
جان خودراهم این چنان ندهد
********
بعدازاین که زجسم اوجان رفت
بدنش را به پشت بام بردند
که سه روزی به زیر آفتاب
بعد جان جسم اوهم آزردند
********
اما با این همه غم واندوه
دل من ناله ازدگر دارد
ازغم شاه دشت کرببلا
ناله هاوفغان به سردارد
********
ازغم غربت وغریبی اش
از غم خشکی لبان او
از غم جسم ارباً اربا
که شده ازجفا جوان او
********
ازغم راس از بدن رفته
از غم بوریا و بی کفنی
ازغم سیلی وکتک هایی
که دل شب زدن به یاسمنی
مجتبی دسترنج