کعبه ی دل قبله ی جان روی تو
کعبه ی دل قبله ی جان روی تو
لیله ی قدر نبوی موی تو
خیل ملک
سجده به آدم کنند
سجده ی آدم به سر کوی تو
با همه روشنگری اش آفتاب
سایه ای از قامت دلجوی تو
دست عنایات تو سوی همه
چشم گدایی همه سوی تو
برادر و مادر و جد و پدر
با سخن وحی ثنا گوی تو
خُلق نبی ، خَلق علی ، خوی حق
خُلق تو و خَلق تو و خوی تو
روی تو تا پرده گشا می شود
ماه خدا ماه خدا می شود
مدح تو فوق سخن عالم است
هر چه بگویند به وصفت کم است
تو اولین سبطی و دوم ولی
سیدنا یا حسن ابن علی
روی تو قرص قمر فاطمه
آینه ی دادگر فاطمه
لب بگشا و بفشان از دهن
دُرّ سخن چون پدر فاطمه
در همه حال از همه دل می بری
جان به فدات ای پسر فاطمه
گاه تماشای تو حُسن خدا
جلوه کند در نظر فاطمه
گاه گُل شانه ی پیغمبری
گاه چو جانی به بَرِ فاطمه
همدم روز و شب شیر خدا
مونس شام و سحر فاطمه
باغ بهشت آمده باغ بهشت
از نفست ای پسر فاطمه
دوشنبی مرکب والای توست
چشم علی بر قد و بالای توست
خُلق تو خوی تو یکسر حَسن
بلکه سراپات حَسن در حَسن
دسته گل فاطمه ی اطهریحیدری و حیدری و حیدری
- ۹۴/۰۳/۰۳