عاشقى که نیست حیران تو، حیران می شود - مناجات امام حسین (ع)
چهارشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۳۱ ب.ظ
عاشقى که نیست حیران تو، حیران می شود
خواه یا ناخواه، خواهان بیابان می شود
هر که بین ره پشیمان شد ز عاشق بودنش
از پشیمان بودنش حتماً پشیمان می شود
در بیابان طلب خار که بودن مطرح است
خار، خار گل نشد، خار مغیلان می شود
وصل یا هجران تماماً بستگى دارد به تو
تو بخواهى هجر، وصل و وصل، هجران می شود
گیسوى آشفته ات حال مرا آشفته کرد
با پریشان هر که می گردد پریشان می شود
گر تو باشى و نباشد هیچ کس در محضرت
کوچه هاى مصر هم مانند کنعان می شود
نامه ام را دیدم و پشت شما مخفى شدم
طفل هر وقت اشتباهى کرد پنهان می شود
من سگ آلوده ام اما پناهنده شدم
کهف اگر کهف تو باشد سگ هم انسان می شود
من که گریان نیستم، یعنى که عاشق نیستم
ورنه عاشق مثل طفلان زود گریان می شود
رزق تو از هر طرف باشد معانیش یکى ست
نان اگر از هر طرف خوانده شود نان می شود
با کریمان گشتن و آدم شدن دشوار نیست
چه کسى گفته نخواهد شد، به قرآن می شود
- ۹۴/۰۳/۱۳