گرچه خود را کشانده ام پیشت - شام غریبان
يكشنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۵، ۱۱:۲۳ ق.ظ
گرچه خود را کشانده ام پیشت
بارها روی خاک افتادم
پهلویت را که اینچنین دیدم
زنده شد داغ کوچه در یادم
داغ اصحاب پشت من خم کرد
ولی بالا سر تو جان دادم
نیزه ها تا نشست بر بدنت
حبس شد بین سینه فریادم
بر سرت گر مدام می گریم
مادرم داده گریه را یادم
دشمنت خنده میزند بر من
این چنین شد خراب بنیادم
رضا باقریان
- ۹۵/۰۷/۲۵