ز عرش، فاطمه تا که، دمِ حسن جان داد - امام عسکری
پنجشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۴، ۱۱:۵۸ ق.ظ
ز عرش، فاطمه تا که، دمِ حسن جان داد
دوباره اشک من آمد کمی به من جان داد
برای غربت آقای سامرا باید
هزار دفعه شکست و مرتباً جان داد
میان حجره جوانی ز درد می لرزید
جوان موی سپیدِ غم و محن جان داد
دوباره یک حسن از داغ کوچه ها دق کرد
جوانی اش همه شد صرف سوختن جان داد
ز بس که آه کشید و به روضه دم بگرفت
-که "جای فاطمه من را بیا بزن" -جان داد
امام پاره گریبان روضه ها پر زد
امام گریه کن شاه بی کفن جان داد
دوباره با لب تشنه ز کربلا می خواند
شبیه جدّ خودش دور از وطن جان داد
دوباره حجرۀ او گوشه ای شد از گودال
حسین شد، وسط دست و پا زدن جان داد
-----------------------------------------------------------------------
محسن حنیفی
محسن حنیفی
- ۹۴/۰۹/۲۶