جنت که خود به نام شبستان فاطمه است - حضرت زهرا
بخشی از سروده برادر گرامی حاج محمود کریمی
جنت که خود به نام شبستان فاطمه است
سجاده اى به گوشه ایوان فاطمه است
بال فرشتگان خدا غرق حسرتِ
خاک گلین حجره طفلان فاطمه است
فرموده مصطفی که فدایش شود پدر
روحى که هست در تنم از آن فاطمه است
نام على شده به عدد با نمک یکی
نام على خودش ز نمکدان فاطمه است
تنها نه جلوه گاه رخش مهر و ماه شد
چشمان حیدر آینه گردان فاطمه است
مشهور شد حسن به کرامت در اهل بیت
خوان حسن، نتیجه احسان فاطمه است
عالم تمام بى سر و سامان کربلاست
اما حسین بى سر و سامان فاطمه است
آنکه به او همه شهدا غبطه میخورند
باهر دو دست، دست به دامان فاطمه است
تیغ کلام و خطبه زینب به شهر شام
تفسیر آیه آیه ی قرآن فاطمه است
عالم تمام، ملک على شیر لافتاست
ایران میان این همه استان فاطمه است
در آستان قدس رضا، نور مادرى است
یعنى رضا، نگین خراسان فاطمه است
ما سربلند و سینه ستبر و سرآمدیم
این اقتدار ما، ز شهیدان فاطمه است
با این حساب قبر شهیدان بى پلاک
پایین پاى مرقد پنهان فاطمه است
عارف کسى شده است که زهرا ست قطب او
فانى در بلا شدن عرفان فاطمه است
حجت تمام کرد به آیات و محکمات
این اشکها ز غربتِ برهانِ فاطمه است
عشق على چنان زده آتش به جان او
در، مشتعل ز سینه سوزان فاطمه است
در بارگاه قدس که جاى ملال نیست
چشمان قدسیان، همه گریان فاطمه است
مانده است ذوالفقار على، در نیام صبر
قلب خداى صبر، پریشان فاطمه است
شرمنده شد على ز پیمبر که گفته بود
شیر خدا همیشه نگهبان فاطمه است
- ۹۴/۰۹/۰۱