در من دوباره طفل غزل پا گرفته است - مناجات امام زمان
بشیر زارعی :
در من دوباره طفل غزل پا گرفته است
اذن از نگاه حضرت زهرا گرفته است!
در من دوباره حال و هوایی نگفتنی ست
حافظ درون سینه ی من جا گرفته است:
ای روی ماه منظر تو نوبهار حسن*
بی تو بهار هم دلش آقا گرفته است
یوسف برای دیدن لبخند های تو
بیش از هزار وقت تماشا گرفته است!
ای معدن تمام فضایل نگاه تو
بال و پر هزار ملک فرش راه تو
شیواترین ترانه ی اشعار مولوی
تفسیر خط به خط احادیث مثنوی!
این مثنوی دوباره غزل شد نیامدی
اسلام هم به کفر بدل شد نیامدی!
آتش گرفت دارو ندار رسول عشق
زهرا میان واقعه حل شد نیامدی!
حتیّ زبیر دست به شمشیر خویش برد
امّ الفتن سوار جمل شد نیامدی!
گفتی برای آمدن من دعا کنید
برعکس گفته هات عمل شد نیامدی
ای آخرین بهانه ی چشم انتظارها
قول و قرار طایفه ی بی قرارها
تقویم بی بهار مرا پاره پاره کن
جان می دهم برای تو ،آقا اشاره کن!
محض رضای خاطر زهرا ظهور کن
با ذوالفقار حضرت مولا ظهور کن
با پرچمی که نام حسین است نقش آن
با مشک ساقی از دل دریا ظهور کن!
یوسف ترین نشانه ی یعقوب اهل بیت
شد پاره پاره قلب زلیخا ظهور کن!
زیباترین بهانه ی نسل بشر بیا
تنها امید شیعه ی اثنی عشر بیا
ای آخرین سلاله ی پاک نبی بیا
آخر تو التیام دل زینبی بیا
- ۹۴/۰۸/۲۱