شبیه چشم شـمـا چـشم های تـر دارد
یا صاحب الزمان(عج)
شبیه چشم شـمـا چـشم های تـر دارد
کسی که خـاکِ حسینیه را به سـر دارد
تو گریه کردی و شد سرخ چهره فهمیدم
که وقتِ روضهی تـو اشک هم جگر دارد
خدا به رویِ من و تـو حساب وا کـرده
که گریـه ای بکنیم و حـساب بـردارد
هـوای امشبمان فـرق می کند انـگار
نشسته مـادری و دست بـر کمـر دارد
حسین(ع) روز و شبـم را گرفته می دانم
بـرایِ عاشقیام عـقل درد سـر دارد
فقط به تـربتِ اربـاب سجده می چسبد
همیشه سجـدهی مـا مـزّهی دگر دارد
مـرا حوالـه نمودند خـاکِ پـا ببـرم
هـزار شکر که ایـن خیمه رُفته گر دارد
میـانِ روضه نشستیم و عـاشقی می گفت
بـخوان دعـای فـرج را دعـا اثر دارد
کسی که داغِ بـرادر کشیـده می دانـد
کــه رویِ قـوَّتِ زانـویِ او اثـر دارد
چـقـدر روضهی نـا گفته در گلو داریم
بیا بـه مجلسمان روضه ی عمـو داریـم
حسن لطفی
- ۹۴/۰۶/۲۲