هــر چــه داریم همــه از کرم عباس است
هــر چــه داریم همــه از کرم عباس است
خلقــت جنــت حـق لطف کم عباس است
نــور بـر شمــس و قمــر ماه بنی هاشم داد
عــرش یک ذره ز خــاک قـدم عباس است
شیعــه از کینــه ی دشمــن نهـراسد هرگز
دیــن مــا تحــت لــوای علم عباس است
نه فقط خلــق زمین عبــد و غلامــش باشد
به خــدا خیــل مـلایک خَــدَم عباس است
شــاه دیــن بوسید دستش و یقین دست خدا
اولیــن زایــر و مســت حــرم عباس است
در صف حشــر علمــدار شفـاعت زهراست
علــم فاطمــه دســـت قلـــم عباس است
نــام معشـوق مبــر نــزد مـن از عشق مگو
عشــق دیریست که در پیچ و خم عباس است
بــاب حاجــات بـــود نـــام نکـویش اما
منطبــق بــاب حسیـــن با رقم عباس است
ای که حاجـت ز حسیــن می طلبی دقت کن
پــرچم شــاه بــه ســوی حرم عباس است
کاشــف الکــرب که غــم از دل عالم ببرد
لـب خشکیـده ی شش ماهه غم عباس است
بر روی قوس فلک جلوه ی خون گاه غروب
زخم شمشیـــر به ابــروی خم عباس است
خلــق در آرزوی کـــرب و بلایند ولــی
چشــم امیـــد همــه بـر قلم عباس است
مهدی بقایی
- ۹۴/۰۳/۰۵