آیینه ! امام هشتم خوبی ها - امام رضا
آیینه ! امام هشتم خوبی ها
در چشم زمین ، تجسم خوبی ها
نام تو غزل ترین فراز عشق است
نـــام تو غزل - تبسم خوبی ها
***
هر چند در عاشقی مُردد هستم
در درس خلوص ، دائماً رد هستم
دل باختـــــــهام به گنبد زرد تو
من منتظر قطار مشهد هستم
***
غم نیست که مشهد حضورت دور است
یا چشم من از ندیدنت ، بی نور است
ایمان به تو دارم و خیالم تخت است
وقتی تو طلب کنی ، زیارت جور است
***
تهران – مشهد، مگو که خیلی راه است
این راه که روشن از شهود ماه است
تهران – مشهد ، قسم به خورشید توس
عاشق بشوی ، مسافتی کوتاه است
***
از خطۀ ی توس ، سبزتر جایی نیست
فردوس ، به این سبزی و زیبایی نیست
هـــر چند غریب الغـــــــــربایی ، امّا
توی حرمات ، فرصت تنهایی نیست
***
با شوق زیارتت ، حَــــــرَم میآیم
دلسوخته ، پا به پای غم میآیم
پرواز پُر و بلیت ... ؟ امّا غم نیست
با خط هوایــــــــــی دلم میآیم !
***
تهران – مشهد، قطار، من، تنهایی
روی لب دل ، تبسم شیدایی
از دور شکوه گنبدت پیدا شد
مولا ! تو به پیشواز من میآیی
***
من تهران و تو در خراسان، افسوس
دارد چشمم هوای باران، افسوس
این دل شده از ندیدنت دلتنگ است
ای آینه ! از شما چه پنهان، افسوس