اندوههای قلب تو از سرمه رنگ داشت - حضرت زینب
پنجشنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۴، ۰۷:۰۷ ب.ظ
اندوههای قلب تو از سرمه رنگ داشت
از زخم، صبح آینهات شام زنگ داشت
خون بود لخته لخته به چشم تو مینشست
لختی اگر وداع برادر درنگ داشت
از روی تل برای پیمبر سخن بگو
این گیسوان کیست که قاتل به چنگ داشت؟
دیدی که از دلت عطشِ بوسه میچکد
از آن گلو که از شفق و لاله رنگ داشت
خطبه شکن شده است کسی که به نیزهها
آیات وحی بر لبش آغوش تنگ داشت
سر را بزن به چوبۀ محمل که روی نی
پیشانی برادرت، اندوه سنگ داشت