زمین کرانۀ عطشان بیقراران است
دوشنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۰۷ ب.ظ
زمین کرانۀ عطشان بیقراران است
زمانه ملتهب داغ سوگواران است
به هرطرف که بگردد نگاه سرد غروب
نشان شام غریبان سربه داران است
چه لحظههای غریبی که کاروان افق
مسافر رد خونریز نیزه داران است
صدای ضجۀ زنجیر و شیهۀ شلاق
صفیر وحشت جانهای داغداران است
اذان ز مأذنه جاری و اهل بیت نماز
اسیرعرصۀ عصیان نابکاران است
غرور فاطمه درچشم کوچه و بازار
درون پرده هوسهای میگساران است
و پارههای پرافشان آیۀ تطهیر
دچارنحس نگاه گناهکاران است
دوباره مرثیهای سرکن ای دل عاشق
که دشت واقعه درانتظار باران است
ببارحجم نفسگیر واژههایت را
که گریه عادت دیرینۀ بهاران است