امشب که با تو انس به ویران گرفته ام
يكشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۵۱ ب.ظ
امشب که با تو انس به ویران گرفته ام
ویرانه را به جای گلستان گرفته ام
امشب شب مبارک قدر است و من تو را
بر روی دست خویش چو قرآن گرفته ام
پاداش تشنه کامی و اجر گرسنگی
گل بوسه ایست کز لب عطشان گرفته ام
از بس که پا برهنه به صحرا دویده ام
یک باغ گل ز خار مغیلان گرفته ام
از میزبانی ام خجلم سفره ام تهی ست
نان نیست جان ز مقدم مهمان گرفته ام
زهرا (س) به چادرش ز علی (ع) می گرفت رو
من از تو رو به موی پریشان گرفته ام
من
بلبل حسینم و افتادم از نوا
چون جغد ، آشیانه به ویران گرفته ام
بر داغدیده شاخه ی گل هدیه می برند
من جای گل سرِ تو به دامان گرفته ام
- ۹۴/۰۳/۰۳