اى در لطف و عنایات رضا - وفات حضرت معصومه (س)
اى در لطف و عنایات رضا
زینب امّ المصیبات رضا
اى برادر تشنه دیدار تو
اى بهشت ارزانى زوّار تو
اى دو چشمت اشکبار فاطمه
اى مزار تو مزار فاطمه
کاش مىشد شهر یثرب شهر قم
تا نمىشد قبرآن مظلومه گم
عرشیان از مردمت در حیرتند
مردمان شهر تو با غیرتند
مردمانى اهل صبر و اهل حلم
اهل تقوى اهل دین و اهل علم
پیر ما از شهر تو کرده طلوع
انقلاب ما از آنجا شد شروع
این همه را جمله مدیون توئیم
حضرت معصومه! ممنون توئیم
پیر مردى پا برهنه قد کمان!
ناقه حمل تو را شد ساربان
هرکسى آمد به استقبال تو
هر دلى جویا شد از احوال تو
قم ترا در گوشه ویران نبرد
هیچ کس در کوچهاى سیلى نخورد
قم به استقبالت از روى وفا
نُقل مىپاشید نه سنگ جفا
قم ترا در شهر آواره نکرد
چادرت را هیچ کس پاره نکرد
قم به تو مىگفت مهمان و عزیز
کى تو را مىخواند با نام کنیز
اهل قم لایق براى رحمتند
دوستدار اهل بیت عصمتند
اى تو را همسایهاى چون جمکران
یک سلام از ما بر آن آقا رسان
باز گو کن حال این بیچارگان
گفتگو کن با امید عاشقان
گو که یارا سوى این منزل بیا
رکعتى در جمکران دل بیا
همره این ناله داران گریه کن
یک نگاهت را به دلها هدیه کن
- ۹۴/۰۳/۱۵