باز بی کس باز تنها باز اشکم باز آهم* - طفلان حضرت زینب (س)
پنجشنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۰۹ ب.ظ
باز بی کس باز تنها باز اشکم باز آهم*
*باز چشمی مادرانه منتظر مانده به راهم
باغبان باغم اما طوفان خورده خود*
*مانده ام حیران کنار دو گل پژمرده خود
غرق زخم دردم اما طاقت گفتن ندارم*
*آه دیگر سوی خیمه روی برگشتن ندارم
تکیهگاهینیستدیگرقامتافتاده ام را*
*میکشمبردوشخستهایندوخواهرزادهامرا
باز می خنندند آن سو بعد زخم کاری خود*
*بازمیگریمدراینسو برامانتداری خود
کاشیکزنبینخیمهچشمزینبرابگیرد*
*شرمازآندارمکهبیندترسازآن دارمبمیرد
سرو بودم سبز اما داغ اکبر بر کمر زد*
*داغقاسمسوختدلراداغایندوبرجگرزد
- ۹۴/۰۳/۱۴