گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

دیدی خم ابروی تو با ما چها کرد
زآندم که تیری سوی قلب ما رها کرد

بر من گناهی نیست گر آشفته حالم
تیر غمت این گونه ما را مبتلا کرد

دیوانه ام خوانند و راهم را ببندند
گاهی به حال خسته و زارم بخندند

باکی ندارم چون تب و تابم حسین است
شاهم به عالم چون که اربابم حسین است

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

پدرم مرد با خدایی بود - شهادت امیرالمومنین (ع)

چهارشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۵، ۰۷:۰۳ ب.ظ

 پدرم مرد با خدایی بود

مهربان بود مثل دریا بود

روی پیشانی پر از چینش

اثرات سجود پیدا بود

**

پدرم اسوه شجاعت بود

قهرمان شجاع بدر و حنین

ضربتش در کشاکش خندق

افضلُ مِن عبادت الثّقلین

**

تا پدر بود خوب پُر می شد

جای خالی مادرم زهرا

قصه در گوش بچه ها می گفت

شانه می زد به موی من شب ها

**

داغ مادر ولی پدر را کشت

همه مویش سپید شد پدرم

مسجد کوفه تیغ خورد اما

در مدینه شهید شد پدرم

**

پدرم خاطرات تلخی داشت

قصه آتش و در و دیوار

قصه کوچه بنی هاشم

قصه تلخ سینه و مسمار

**

دیگر اما به خانه ایتام

نان و خرما کسی نمی آرد

بر زمین با عبور نعلینش

گل برکت کسی نمی کارد

**

شب آخر پدر وصیت کرد

حَسنش را به عدل و حق الناس

رو به عباس کرده و فرمود:

جان تو، جان زینبم عباس

**

خوب شد کربلا نبود پدر

وقتی از روی ناقه افتادم

دیگر عباس هم نبود آنجا

تا بیاید رسد به فریادم

**

خوب شد مجلس شراب نبود

شاهد غربت پسر باشد

شاهد خیزران لب هایش

شاهد راس و طشت زر باشد

 

عباس احمدی

 

  • سید مهدی حسینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی