در سر افتاد تا هوای سحر - حضرت زهرا (س)
دوشنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۵، ۱۱:۱۵ ق.ظ
در سر افتاد تا هوای سحر
می نویسیم ماجرای سحر
فاطمه، وصف مادری تو را
می سپاریم به خدای سحر
چادرت را بکش به روی زمین
تا ببینیم رد پای سحر
با نزول مقام مادریت
جلوه می کرد آیه های سحر
با همان عطر دست های خودت
نان بپز باز هم برای سحر
وصله میخورد چادرت بانو
با گل یاس و تکه های سحر
رنگ مهتاب بر الست بکش
به سرم مادرانه دست بکش
به لبم باز هم ترانه ی تو
به دلم باز هم بهانه ی تو
خوش به حالم که هست روی سرم
گرمی دست مهربانه ی تو
سر من روی خاک پای حسین
سر ارباب روی شانه ی تو
از دعای تو حیدری هستم
از همان لطف بی کرانه ی تو
چقدر خوب آشنا شده اند
سر جبریل و آستانه ی تو
جابجا شد فضای عرش و زمین
تا بنا شد مدینه خانه ی تو
مرتضی و تو هر دو یک نفرید
عقل من را به درکتان ببرید
مسعود اصلانی
- ۹۵/۰۱/۰۹