حسین نوری/وفات حضرت معصومه(س)/زمینه/رو لبامه فقط آه،چشامه ابر
زمینه رو لبامه فقط آه ، چشامه ابر بارون
رضاجانم کجایی ، ندارم
بی تو سامون معصومه یک مدته ، نداره
از تو خبر خیلی دلم تنگته ، ای
به شب غم سحر تو رفتی و از فراقت ، لحظه
لحظه گریه کردم یه آرزو تو دلم موند ، بیامو
دورت بگردم وای وای ، کجایی ماه شبم وای وای ، همینه تاب وتبم بیا حالم و کن تو تماشا خواهرت داره جون میده اینجا کی سرم رو بگیره به دامن غیر تو پاره ی تن زهرا وای وای ، امون از این غریبی ******* خیلی دورم شلوغ شد ، وقتیکه
اومدم قم جات خالی بود برادر ، چقدر
بین مردم دسته گلا رو برام ، پیکش میآووردن و من و توی شهرشون ، با احترام بردن و ولی چقدر فرق اینجا ، زیاده با مردم شام دلم میسوزه برای ، عمه و اون شهر بد نام وای وای ، روضم شده یه کلام وای وای ، امون از کوفه و شام غم من غم طفل ربابه غم من رد زخم طنابه چی گذشت توی شام به رقیه شد روا حاجتش تو خرابه وای وای ، امون از این غریبی
- ۹۴/۱۰/۳۰