گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

دیدی خم ابروی تو با ما چها کرد
زآندم که تیری سوی قلب ما رها کرد

بر من گناهی نیست گر آشفته حالم
تیر غمت این گونه ما را مبتلا کرد

دیوانه ام خوانند و راهم را ببندند
گاهی به حال خسته و زارم بخندند

باکی ندارم چون تب و تابم حسین است
شاهم به عالم چون که اربابم حسین است

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

عاشقی از فنا شروع شده - امام رضا

يكشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۴۵ ق.ظ

عاشقی از فنا شروع شده
با "به نام خدا" شروع شده
 
ذکر خیرش همیشه بوده ولی
تازه این ماجرا شروع شده
 
من شنیدم از آدم و حوا
ولی از بچه ها شروع شده
 
"بچه های محله ی بالا"1
از همان پنج تا شروع شده
 
سالیانی ست قبل دحو الارض
کار بیت الکسا شروع شده
 
دیدمش جبرئیل را می گفت:
یَک برو و بیا شروع شده!!!
 
سفره پهن است و انبیا جمع اند
محفل انس با ... شروع شده
 
همه مشغول نذری و خیرات
بر محمد و آل او صلوات
 
درد سر پشت درد سر دارد
هر کسی عشق زیر سر دارد
 
تجربه بارها نشان داده است
عاشقی ربط با جگر دارد
 
«بی قراری» مسیر معراج است
هر پیمبر به آن نظر دارد
 
می که در خمره بیشتر باشد
مستی اش بیشتر اثر دارد
 
باید  از  آن  صاحبی شد که
از دل رعیتش خبر دارد
 
پس به کس دل نمی دهم تا که...
...حضرت فاطمه پسر دارد
 
کوری چشم کور می گویم:
...بشنود آن که گوش کر دارد
 
مرتضی های فاطمه عشقند
اول و آخرش همه عشقند
 
قحطی آب بود و در یک آن
از کجا آمد این همه باران؟!
 
سر یک سفره با غلامانت
می نشستی برای خوردن نان
 
فکر حال گدات هم بودی
گوئیا بوده است او سلطان
 
صدقه مخفیانه می بردی
در دل شب برای محرومان
 
نشده وعده ی بهشتت را...
...ندهی،خاصّه بر گنهکاران
 
تا که بر دین مان ضرر نرسد
این همه راه آمدی ایران
 
و چه خوب است آمدی اینجا
سایه ات مستدام آقا جان!
 
دل ما در تلاطم است آقا!
عاشق مشهد و قم است آقا!
 
جز پریدن پری چرا باشد؟
عمر ، بی نوکری چرا باشد؟
 
قدر کافی دلم گرفتار است
صحبت از دیگری چرا باشد؟
 
کمی از جلوه های من کم کن
جز خودت مشتری چرا باشد؟
 
کودکی در حرم که گم شد،گفت:
پدر و مادری چرا باشد؟
 
این حرم خانه ی امام رضاست
پس در اینجا دری چرا باشد؟
 
بطلب باز هم ، زیارتِ من...
...دفعه ی آخری چرا باشد؟!
 
چه خبر از برات کرب و بلا
می شود؟ می بری؟ چرا؟ باشد...
 
با امید آمدم به محضرتان
فَتَصَدَّق عَلَیَّ یاسُلطان!
 
هر دلی که پر از غبار شده
به امید تو رهسپار شده
 
رزق من در همین زیارت هاست
مشهدم باز برقرار شده؟
 
مثل اینکه شفا گرفته کسی
در حرم باز انفجار شده
 
بس که با  رعیتت تو مأنوسی
هر گدا با شما ندار شده
 
زندگیِ تو مثل اجدادت
بر مدار  غم استوار شده
 
وقت و بی وقت توی خانه تان
مجلس روضه برگزار شده
 
گریه آورترین سوال من است
پلک چشمانتان چه کار شده؟ 2و3
 
بوی ماه حسین می آید
کار  این دل هم انتظار شده
 
بانی روضه های زهرایی!
ای محرم! چرا نمی آیی؟
 
1) علی اکبر لطیفیان
2) قافیه با لهجه ی بومی.
3) حضرت رضا (علیه السلام) فرمود:
ان یوم الحسین اقرح جفوننا و اسبل دموعنا و...
یعنی: کشته‏ شدن امام حسین (علیه السلام) اشک هاى ما را ریزان و پلکهاى چشمان ما را مجروح کرد و...
(بحارالانوار / ج 44 / ص 284)

شاعر : سید باقر سیدی زاده

  • سید مهدی حسینی

سید باقر سیدی زاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی