گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

دیدی خم ابروی تو با ما چها کرد
زآندم که تیری سوی قلب ما رها کرد

بر من گناهی نیست گر آشفته حالم
تیر غمت این گونه ما را مبتلا کرد

دیوانه ام خوانند و راهم را ببندند
گاهی به حال خسته و زارم بخندند

باکی ندارم چون تب و تابم حسین است
شاهم به عالم چون که اربابم حسین است

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

اى ازلیت به تربت تو مخمّر - حضرت معصومه (س)

چهارشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۲۸ ب.ظ

اى ازلیت به تربت تو مخمّر
وى ابدیّت به طلعت تو مقرّر

آیت رحمت زجلوه تو هویدا
رایت قدرت درآستین تو مضمر

جودت هم بسترا،به فیض مقدس
لطفت هم بالشا،به صدرمصدّر

پرده کشد گر که عصمت توبه اجسام
عالم اجسام گردد،عالم دیگر

جلوه تو ایزدى رامجلى
عصمت توسر مختفى را مظهر

گویم واجب ترا،نه آنت رتبت
خوانم ممکن ترا،ممکن برتر

ممکن اندر لباس واجب پیدا
واجبى اندر رداى امکان مظهر

ممکن امّاچه ممکن ،علّت امکان
واجب،امّاشعاع خالق اکبر

ممکن امّایگانه واسطه فیض
فیض به مهتررسدوزآن پس کهتر

ممکن امّانمودهستى ازوى
ممکن امّازممکنات فزون تر

وین نه عجب زآنکه نوراوست ززهرا
نوروى ازحیدراست واوزپیمبر

نورخدادرسول اکرم پیدا
کردتجلّى زوى به حیدرصفدر

وز وى تابان شده به حضرت زهرا
اینک ظاهرز دخت موسى جعفر

این است آن نورکزمشیّت کن ،کرد
عالم،آن کاودرعالم است منّور

این است آن نورکزتجلّى قدرت
دادبه دوشیزگان هستى زیور

شیطان عالم شدى اگرکه بدین نور
ناگفتى،آدم زخاک هست ومن آذر

آبروى ممکنات جمله ازاین نور
گرنبدى ،باطل آمدندسراسر

جلوه این خودعرض نمودعرض را
ظلّش بخشود،جوهرّیت جوهر

عیسى مریم به پیشگاهش دربان
موسى عمران به باگاهش چاکر

این یک چون دیده بان فراشده بردار
وین یک چون قاپقان معطّى بردر

یاکه دوطفلنددرحریم جلالش
ازپى تکمیل نفس آمده مضطر

این یک انجیل رانمایدازحفظ
وآن یک تورات رابخواندازبر

گرکه نگفتى امام هستم برخلق
موسى جعفر،ولىّ حضرت داور

فاش بگفتم که این رسول خداى است
معجزه اش مى بودهمانادختر

دخترجزفاطمه نیابداین سان
صلب پدرراوهم مشیمه مادر

دخترچون این دوازمشیمه قدرت
نامدونایددگرهماره مقدّر

آن یک امواج علم راشده مبدا
وین یک افواج حلم راشده مصدر

این یک ازخطابش مجلى
وین یک معدوم ازعقابش مستر

این یک برفرق انبیاشده تارک
وین یک اندرسراولیارامغفر

این یک درعالم جلالت کعبه
وین یک درملک کبریائى مشعر

لم یلدبسته لب وگرنه بگفتم
دخت خداینداین دونورمطهّر

این یک کون ومکانش بسنه به مقنع
وین یک ملک جهانش بسته به معجر

چادرآن یک حجاب عصمت ایزد
معجراین یک نقاب عفّت داور

آن یک برملک لایزالى تارک
این یک برعرش کبریائى افسر

تابشى ازلطف آن بهشت مخلّد
سایه اى ازقهر این جحیم مقعّر

قطره اى ازجودآن بحارسماوى
رشحه اى ازفیض این ذخایراغبر

آن یک خاک مدینه کرده مزیّن
صفحه قم رانموده این یک انور

خاک قم این کرده ازشرافت جنّت
آب مدینه نموده آن یک کوثر

عرصه قم غیرت بهشت برین است
بلکه بهشتش یساولى است برابر

زیبداگرخاک قم به عرش کندفخر
شایدگرلوح رابیایدهمسر

خاکى عجب خاک ،آبروى خلایق
ملجأبرمسلم وپناه به کافر

گرکه شنیدندى این قصیده«هندى»
شاعرشیراز و آن ادیب سخنور

آن یک طوطى صفت همى نسرودى
اى به جلالت زآفرینش برتر

وین یک قمرى نمط هماره نگفتى
اى که جهان ازرخ توگشته منوّر
***امام خمینی (ره)***


  • سید مهدی حسینی

امام خمینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی