بــوی محـرم آمـده مـا را صــدا کنیـد
يكشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۴۰ ب.ظ
بــوی محـرم آمـده مـا را صــدا کنیـد
مـا را دوباره در غــم خـود مبتـلا کنیـد
سـالی بـه انتظار شمـا گـریـه کـرده ایم
شایـد بـه چشـم مـا قدمـی آشنـا کنیـد
این هم شمـا و ایـن دل ناقابلی که هست
وقتش شده که روضهی خود را به پا کنید
قلبـم بــرای سینــه زدن تنــگ آمــده
رخصت دهیـد و در دلمــان کربـلا کنید
شال عـزا بــه گــردن مـن بستـه مادرم
دارد امیـد درد مـــرا هـــم دوا کنیــد
چشـم انتــظار اذن علمــدار مانــدهایم
خواهیــد جان دهیـم و یا سـر جدا کنید
- ۹۴/۰۳/۰۳