گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

دیدی خم ابروی تو با ما چها کرد
زآندم که تیری سوی قلب ما رها کرد

بر من گناهی نیست گر آشفته حالم
تیر غمت این گونه ما را مبتلا کرد

دیوانه ام خوانند و راهم را ببندند
گاهی به حال خسته و زارم بخندند

باکی ندارم چون تب و تابم حسین است
شاهم به عالم چون که اربابم حسین است

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

بگو بلا بنویسند، ها که می خواهیم

تمام دهر نخواهند ما که می خواهیم

 

تو جلوه کردی و ما نیز می پرستیمت

به دین نیاز نباشد خدا که می خواهیم

 

و چشمهای تو جنّاتُ تَحتِهاَ الاَنهار

و چند تایی از این آیه ها که می خواهیم

 

به روز واقعه تنها رها نکن ما را

در آن بساط یکی آشنا که می خواهیم

 

به فرض روز جزا، بر عذاب تن بدهیم

بهشت هم که نباشد تو را که می خواهیم

 

تو باشی و پدرت باشد و خدا باشد

ببین بهشت تو را نیز با که می خواهیم

 

اگر که روز قیامت حسابمان نکنی

به زندگی سفر کربلا که می خواهیم

 

ببینم  آنکه  مرا  نوکر  آفریده  تویی؟

کسی که قبل من این شعر را شنیده تویی

 

اگر به چشم تو لفظ غزال برگردد

به جسم مرده ی شعرم خیال برگردد

 

بدون تو من از این ماه بر نمی گردم

اشاره کن به دو ابرو  هلال برگردد

 

نگاه می کنی و آفتاب حیران است

به سمت غرب و یا که شمال برگردد

 

به ساحتی که تویی آسمان چه میفهمد

کسی به پای بیاید به بال برگردد

 

اگر مکبّر ما هم قد قیامت نیست

به خال خویش بفرما بلال برگردد

 

الهی این قد و بالا بلندتر نشود

قلم الهی از این سطر لال برگردد

 

که از جوار تن جاری تو حضرت کوه

رشید و سخت بیاید هلال برگردد

 

و عقل کل به جز این پاسخی نمی یابد

که از جوار تو با صد سوال برگردد

 

از این به بعد در این شعر تو خدا هستی

و امر کن گذر ماه و سال برگردد

 

تو زیر پای پدر من به زیر پای شما

و دفن کرده مرا زیر روضه های شما

 

تو آسمان بلند همیشه ی مایی

قبیله ات همه خوب و شما هم آقایی

 

اراده می کنی انگور می شود پیدا

تو شهد جان حسینی ، تو تاک لیلایی

 

بهانه می کنی از تشنگی که برگردی

تو دائماً به تمنّای  روی بابایی

 

زبان بزن به زبانش ببین که تشنه تر است

نگو که آب نخوردی تو روح دریایی

 

زبان قافیه لال از نوشتن این بیت

شنیده ام که تو بر خاک ارباً اربایی

 

ز داغ تشنگی ات سال و ماه می سوزد

هنوز قلب امیر سپاه می سوزد

 

هادی جانفدا

  • سید مهدی حسینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی