گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

دیدی خم ابروی تو با ما چها کرد
زآندم که تیری سوی قلب ما رها کرد

بر من گناهی نیست گر آشفته حالم
تیر غمت این گونه ما را مبتلا کرد

دیوانه ام خوانند و راهم را ببندند
گاهی به حال خسته و زارم بخندند

باکی ندارم چون تب و تابم حسین است
شاهم به عالم چون که اربابم حسین است

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

و خدا خواست که از هر بشری سر بشود

در دلش چشمه بجوشاند و کوثر بشود

 

سدره ی عشق از این نهر تناور بشود

عالم از بوی خوش یاس معطر بشود

 

روی او آینه ی صورت حیدر بشود

عشق آیینه در آیینه مکرر بشود

 

دست خالی خدیجه پُر گوهر بشود

مصطفی بار دگر صاحب مادر بشود

 

عرش را با قدم فاطمه آراست خدا

گفت او مادر ما باشد و می خواست خدا

 

...از لبش آیه ی تطهیر مطهر بشود

هر که از باده ی او تر نشد ابتر بشود

 

وای اگر ساقی ما صاحب ساغر بشود

چشم بر هم زدنی میکده محشر بشود

 

تا به خُم لب بزند مِی دو برابر بشود

جام تقدیر شب قدر مقدر بشود

 

شاعر میکده کم مانده پیمبر بشود

اگر از باده ی او قافیه هم تر بشود

 

عرش را با قدم فاطمه آراست خدا

گفت او مادر ما باشد و می خواست خدا

 

نور سوم برسد مکه منور بشود

چشم هایش حجرالاسود دیگر بشود

 

معبد آسیه و مریم و هاجر بشود

بعد از این کارِ عرب سجده به دختر بشود

 

و خدا خواست برای همه مادر بشود

تا اگر رهگذری خسته و مضطر بشود

 

یا یتیمی برسد زائر این در بشود

نخی از چادر او رشته ی آخر بشود

 

تو دعا کن، پسرت فاطمه، دیگر برسد

فرج و عهد بخوان تا سحری سر برسد

 

قاسم صرافان

  • سید مهدی حسینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی