محمدحسن قمی/شهادت با امام رضا(ع)/واحد کند/تو چشما حلقه ی غمه
واحد تو چشما حلقه ی غمه خزونه فصل ماتمه روضه میخونه فاطمه ، آه
و واویلا ای پاره ی تن رسول فرزند زهرای بتول شد از غمت دنیا ملول ، آه و واویلا عمامه خاکی ، عبای خاکی تنها تو حجره ، به روی خاکی می پیچی از درد زهر کینه زنده شده ماتم مدینه آقا بمیرم ، لحظه ی آخر صدا زدی وای ، کجایی مادر ببین که خصم ، علی چه کرده از زهر
کینه ، میزدی پرپر از غصه ها و از جور اعدا قدت خمیده شبیه مادر واویلتا واویلتا ****** مونده به در چشم آقا تا که بیاد ابن الرضا ابریه چشم عاشقا ، آه و واویلا شد لحظه های آخرش حاجت روا شد آخرش اومد به بالین سرش ، جواد بابا سر بابا روی دامن من خشکیده باغ سنوبر من آتیش غصه برام عذابه چون یادم اومد غم خرابه دامن غنچه ، آلاله داره پای کوچیکش ، آبله داره قدش کمونه ، چادر خاکی از دستای شامی گله داره دیگه نمونده نوری به چشماش گل سرش کو ، کو گوشواره واویلتا واویلتا
- ۹۴/۰۹/۰۳