گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

دیدی خم ابروی تو با ما چها کرد
زآندم که تیری سوی قلب ما رها کرد

بر من گناهی نیست گر آشفته حالم
تیر غمت این گونه ما را مبتلا کرد

دیوانه ام خوانند و راهم را ببندند
گاهی به حال خسته و زارم بخندند

باکی ندارم چون تب و تابم حسین است
شاهم به عالم چون که اربابم حسین است

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

بسکه از آه، دل شعله ورت می سوزد

با تماشای تو قلب پدرت می سوزد

 

ای جگر گوشه ی من شعله مزن بر جگرم

جگرم سوخت ز بسکه جگرت می سوزد


زودتر از همه پیش پدرت می آیی

زودتر از همه شمع سحرت می سوزد

 

بعد من هرچه بلا هست سرت می آید

بعدمن وای که پا تا به سرت می سوزد

 

زیر پرهای تو آرام گرفتم بابا

حیف از شعله ی در بال و پرت می سوزد

 

گاه در کوچه ای از درد زمین می افتی

گاه از ضرب کسی چشم ترت می سوزد

 

گاه یک نقش به یک روی تو جا می گیرد

گاه یک زخم به روی دگرت می سوزد

 

گاه در پشت در خانه ی خود می نالی

چشم وا می کنی و دورو برت می سوزد

 

یک طرف دست تو در پای علی می شکند

یک طرف دخترکت پشت سرت می سوزد

 

از صدای تو در آن شعله علی می فهمد

که اگر فضه نیاید پسرت می سوزد

 

حسن لطفی

  • سید مهدی حسینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی