گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

دیدی خم ابروی تو با ما چها کرد
زآندم که تیری سوی قلب ما رها کرد

بر من گناهی نیست گر آشفته حالم
تیر غمت این گونه ما را مبتلا کرد

دیوانه ام خوانند و راهم را ببندند
گاهی به حال خسته و زارم بخندند

باکی ندارم چون تب و تابم حسین است
شاهم به عالم چون که اربابم حسین است

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

ای سرِ از خونِ دلِ سرشار چشمت را ببند
جان زهرا میکنم اصرار چشمت را ببند

خواهری را که تمام عمر بر سجاده بود
شمر دارد میبرد بازار چشمت را ببند

کاش میشد ازمسیر دیگری رد مى شدیم
خیلی اذیت می کنند اشرار چشمت را ببند

آستین پاره اینجاها به دردم میخورد
معجر من گم شده انگار چشمت را ببند

خانه ی خولی نبودم صورتت آتش گرفت
پس بیا در آتش دیوار چشمت را ببند

هی به تو گفتم ببین ما را از آن بالای نی
جان من حالا بیا این بار چشمت را ببند

خواهرت را از سر اجبار مجلس می برند
پس تو هم در طشت بِالْاِجبار چشمت را ببند

  • سید مهدی حسینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی