گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

دیدی خم ابروی تو با ما چها کرد
زآندم که تیری سوی قلب ما رها کرد

بر من گناهی نیست گر آشفته حالم
تیر غمت این گونه ما را مبتلا کرد

دیوانه ام خوانند و راهم را ببندند
گاهی به حال خسته و زارم بخندند

باکی ندارم چون تب و تابم حسین است
شاهم به عالم چون که اربابم حسین است

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

اى دختر و خواهر ولایت - حضرت معصومه (س)

چهارشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۱۸ ب.ظ

اى دختر و خواهر ولایت

آیینه ی مادر ولایت

بر ارض و سما ملیکه در قم

آرام دل امام هفتم

معصومه به کُنیه و به عصمت

افتاده به خاک پایت عفت

در کوى تو زنده ، جان مرده

بر خاک تو عرش سجده برده

در قصر تو جبرئیل حاجب

زُوّار تو را بهشت واجب

گفتند و شنیده اند ز آغاز

کز قم به جنان درى شود باز

حاجت نبُوَد مرا برآن در

قم باشدم از بهشت بهتر

قم قبله ی خازن بهشت است

این جا سخن از بهشت ، زشت است

قم شهر مقدس قیام است

قم خانه یازده امام است

قم تربت پاک پیکر توست

اینجا حرم مُطهَّر توست

گر فاطمه(س) دفن شد شبانه

نَبوَد ز حریم او نشانه

کى گفته نهان زماست آن قبر

من یافته ام کجاست آن قبر

آن قبر که در مدینه شد گم

پیدا شده در مدینه ی قم ...

مریم به بَرَت اگر نشیند

این منظره را ، مسیح بیند

سازد به سلام سَرو قد خم

اول به تو ، بعد از آن به مریم ...

روزى که به قم قدم نهادى

قم را شَرَفِ مدینه دادى

آن روز قرار از مَلک رفت

ذکر صلوات بر فلک رفت

تابید چو موکبت ز صحرا

شهر از تو شنید بوى زهرا(س)

درخاک رهت ز عجز و ناله

مى ریخت سرشک ، همچو لاله

با گریه ی شوق و شاخه ی گل

بُردند به ناقه ات توسل

دل بود که بود ، محفل تو

غم گشت به دور محمل تو

آن پیر که سید زمان بود

رویش همه را چراغ جان بود

گردید به گردِ کاروانت

شد پاى برهنه ساربانت

بردند تُرا به گریه هودَج

تا خانه موسى اِبن خِزرَج

ازشوق تو اى بتول دوم

قم داد ندا به مردم قم

کاى مردم قم به پاى خیزید

از هر در و بام گل بریزید

آذین به بهشت قم ببندید

ناموس خدا مرا پسندید

قم شام نبود تا که در آن

دشنام دهد کسى به مهمان

قم شام نبود ، تا که از سنگ

گردد رخ میهمان ز خون رنگ

قم کوفه نبود تا که خواهر

بیند سر نى ، سر برادر ...

حاشا که قم این جفا پذیرد

مهمان به خرابه جاى گیرد ...

بستند به گرد میهمان صف

قم با صلوات و - شام با کف ...

قم مهمان را عزیز خوانند

کى دخت و را کنیز خوانند؟ ...

«میثم» همه عمر آن چه را گفت

در مدح و مصیبت شما گفت

حاج غلامرضا سازگار

  • سید مهدی حسینی

غلامرضا سازگار

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی