گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

دیدی خم ابروی تو با ما چها کرد
زآندم که تیری سوی قلب ما رها کرد

بر من گناهی نیست گر آشفته حالم
تیر غمت این گونه ما را مبتلا کرد

دیوانه ام خوانند و راهم را ببندند
گاهی به حال خسته و زارم بخندند

باکی ندارم چون تب و تابم حسین است
شاهم به عالم چون که اربابم حسین است

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

خدایا سببی ساز که یارم به سلامت

دوشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۰۷ ب.ظ

خدایا سببی ساز که یارم به سلامت ، بیاید برهاند دلم از بند ملامت شده ام در ره عشقش سر انگشت علامت گل نر گس زهرا منم عبد و غلامت کنم با دل آواره سلامت تنم بین مسیرت دلم بر سر بامت بیا ای سحر عشق بیا ای قمر عشق شکسته ز فراقت کمر عشق ببین عاشق دلخسته شده در به در عشق تویی تاج سر عشق به من هم تو بده بال و پر عشق ، صفا خال لب تو ، منا خال لب تو ، پر از عشق خدا خال لب تو ، منِ بی سر و بی پا و زمین گیر کجا خال لب تو ، تویی روح عبادت ، تویی رمز سعادت ، به دستان تو باشد به خدا اذن شهادت ، دلم زنده به یادت ، مراد دل زهرا ، دهد کاش خداوند مرادت ، بیایی و ببینند همه رزم و جهادت ، بیا روح و روانم ، ببین قد کمانم ، به جز عشق تو دلدار ندانم ، چو بلبل همه شب نغمه ی نام تو بخوانم ، دعا کن تو عزیز دل و جانم ، که همواره اسیر غم عباس بمانم ، تویی ذکر زبانم ، بده چهره نشانم ، تویی روشنی محض ، نما روشن روانم ، تویی ذکر لب من ، صفای مذهب من ، تویی خواب شب من ، تویی در همه جا تاب و تب من ، ببین جوش و خروشم ، غمت برده ز هوشم ، بود حلقه ی عشق تو به گوشم ، به عشق تو و با اذن تو من باده فروشم ، از آن جام‌که خود باده زدی بر من بیچاره بده تا که بنوشم ، بِنِه دست ابوالفضلی خود بر سر دوشم  ، تویی حج و جهادم ، تویی کل مرادم ، سر خاک درت چهره نهادم ، به پیش قدمت خسته فتادم ، بیا وارث آدم ، روی کرب و بلا باش به یادم ، تویی دلبر و من دل به تو دادم ، به سویم نظری کن ، مرا‌ هم سحری‌کن ، از‌این‌کوچه‌ی‌میخانه بیا و گذری کن ، بیا راحتم از دربه‌دری کن ، نصیبم ز غمت بیشترین خونجگری کن ، بیا ای صنم عشق به دل جلوه‌گری کن ، دلم از غیر ابوالفضل بَری کن ، به گیسوی ابوالفضل ، به ابروی ابوالفضل ، به آن سلسله ی موی ابوالفضل ،‌ قسم بر نفس و بوی ابوالفضل ، مرا هم تو ببر نیمه شبی کوی ابوالفضل ، به پهلوی ابوالفضل ، بود دست دلم سوی ابوالفضل ، شده کعبه ی توحید همه روی ابوالفضل ، بده جرعه ی آبی به من از جوی ابوالفضل ، بیا یوسف زهرا ،  تو از گوشه ی صحرا ، ببین بی تو خزان شد همه گل ها ، پریشان شده از هجر تو دل ها ، نشانم بده آن روی ابوالفضلی خود را ، تو را جان ابوالفضل ، به قربان ابوالفضل ، به آه دل سوزان ابوالفضل ، پریشان ابوالفضل ، به آن فرق پریشان ابوالفضل ، به لب های تَرک خورده و عطشان ابوالفضل ، به آن جسم پر از نیزه و عریان ابوالفضل ، بیا از سفر ای ماه خدایی ، عیان ساز تو بر ما همگان راه خدایی ، به یک آه خدایی ، چه گردد ؟ که ببندی سر زلف دل ما ، درِ درگاه خدایی ، بیا یوسف زهرا

آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست

هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
  • سید مهدی حسینی

نظرات  (۱)

سلام

وبلاگتون عالیه ...


برای حمایت از مایه حیاتــــــ  که در زمینه فرهنگ‌سازی در مورد آب و جلوگیری از اسراف آب فعالیت می‌کند می‌توانید:

۱- از بنر ستفاده کنید.

کد در این صــفــحــه.


۲- از لوگوی ثابت در گوشه پایین سمت چپ استفاده کنید.

کد در این صــفــحــه.

با تشکر       |      مایه حیاتــــــ  
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی