گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

دیدی خم ابروی تو با ما چها کرد
زآندم که تیری سوی قلب ما رها کرد

بر من گناهی نیست گر آشفته حالم
تیر غمت این گونه ما را مبتلا کرد

دیوانه ام خوانند و راهم را ببندند
گاهی به حال خسته و زارم بخندند

باکی ندارم چون تب و تابم حسین است
شاهم به عالم چون که اربابم حسین است

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

فعل مرا دیدی ولی چیزی نگفتی - مناجات

يكشنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۶:۰۶ ب.ظ

فعل مرا دیدی ولی چیزی نگفتی

بنده همان بنده‌، خدا مثل همیشه

از ما توسل از تو لطف و دست‌گیری

آقا همان آقا، گدا مثل همیشه

 

ممنون از اینکه دست ما را رو نکردی

مثل همیشه باز هم ستار بودی

چه خوب شد در معصیت مرگم نیامد

ممنون از اینکه باز با ما یار بودی

 

با این گناهانی که من انجام دادم

باور نمی‌کردم که دستم را بگیری

تو آن قدر لطف و کرامت پیشه‌ای که

روزی هزاران بار توبه می‌پذیری

 

جا مانده بودم تو مرا اینجا رساندی

من خواب بودم تو مرا بیدار کردی

وقتی سحرهای مناجاتت نبودم

آن شب به جای من، تو استغفار کردی

 

آن قدر خوبی ِ مرا گفتی به مردم

آنقدر که حتی خودم هم باورم شد

آه ای کرامت پیشه دیدی آخر کار

این مهربانی‌های تو دردسرم شد

 

هر چند از دست خودم دل گیرم اما

احساس دلتنگی در این شب‌ها نکردم

سوگند بر سجادۀ خانم رقیه

من مهربان‌تر از خودت پیدا نکردم

 

در را به روی ما گنه‌کاران نبندید

ما هم دلی داریم گرچه رو سیاهیم

گفتند اینجا بار عصیان میپذیرند

دیدیم بیش از عالمی غرق گناهیم

  • سید مهدی حسینی

علی اکبر لطیفیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی