گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

دیدی خم ابروی تو با ما چها کرد
زآندم که تیری سوی قلب ما رها کرد

بر من گناهی نیست گر آشفته حالم
تیر غمت این گونه ما را مبتلا کرد

دیوانه ام خوانند و راهم را ببندند
گاهی به حال خسته و زارم بخندند

باکی ندارم چون تب و تابم حسین است
شاهم به عالم چون که اربابم حسین است

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

با گریه ایستاد، دوباره نگاش کرد

يكشنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۶:۰۳ ب.ظ

با گریه ایستاد، دوباره نگاش کرد

تسبیح را به دست گرفت و دعاش کرد

 

معلوم می‌شود که نمک گیر زینب است

وقتى به جاى شیر، نمک را غذاش کرد

 

افتاد یاد کوچه و پاى برهنه‌اش

وقتى مقابلش پدرش گیوه پاش کرد

 

از بس به وصل فاطمه‌اش اشتیاق داشت

در خواب بود قاتلش، اما صداش کرد

 

بین دو سجده بود که فرق سر على

مانند ذوالفقار دودم شد، دوتاش کرد

 

شمشیر تا میان دو ابروى صورتش

طورى نشسته بود، نمی شد جداش کرد

 

می‌خواست دست و پا زدنش بیشتر شود

شمشیر را میان سرش جابه‌جاش کرد

 

اى روزگار! آخر على را زمین زدند

باید ازین به بعد جگر را فداش کرد

 

وقت وصال بود، دوباره خضاب کرد

وقت خضاب خون سرش را حناش کرد

 

بین حصیر پاره پدر را حسین برد

تا اینکه از قضا پسرش بوریاش کرد

  • سید مهدی حسینی

علی اکبر لطیفیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی