دست من خالی و این سفره پراز نان شماست - مناجات
شنبه, ۴ دی ۱۳۹۵، ۱۲:۲۰ ب.ظ
دست من خالی و این سفره پراز نان شماست
آسمانها و زمین بی شُبهه از آن شماست
شک ندارم زائر صحن و سَرایت جنت است
بی گمان شبهای جمعه عرش مهمان شماست
عمر باتو بودنم طی شد سفر سر آمده
می روم اما دلم روزی خورِ خوان شماست
ظاهـراً باید ببندم بار رفتن چاره نیست
لحظه ی رفتن گدا بی تاب احسان شماست
پاسدار خیمه گاه تو علمدار ولا
دوستدار سینه زنهای تو یزدان شماست
زائر فردوس بودم لحظه ی پابوس یار
جنة الاعلی گرفتار و پریشان شماست
گوشه ی گودال وقتی می زدی تو دست وپا
خواهرت می دید که افلاک گریان شماست
پیش مادر خنجر کینه پسِ سر ضربه زد
ندبه روی نیزه ذکر لعل عطشان شماست
حسین ایمانی
- ۹۵/۱۰/۰۴