گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

دیدی خم ابروی تو با ما چها کرد
زآندم که تیری سوی قلب ما رها کرد

بر من گناهی نیست گر آشفته حالم
تیر غمت این گونه ما را مبتلا کرد

دیوانه ام خوانند و راهم را ببندند
گاهی به حال خسته و زارم بخندند

باکی ندارم چون تب و تابم حسین است
شاهم به عالم چون که اربابم حسین است

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات


همه گویند مجنونم همه گویند «دیوانَه م»
دلیل عاقلانه بودنش را من نمی دانم

همیشه رود می فهمد که جریان چیست در پایان
شبیه برکه ها در حسرت دریا نمی مانم

صراط المستقیم من! رئوف من! رحیم من!
تو را این گونه می بینم تو را این گونه می دانم

تو با چشمان خود پشت سر من آب می ریزی
تو با دستان خود رد می کنی از زیر قرآنم

تمام راه، زحمت های من بر روی دوش توست
مرا شرمنده تر از این نکن حالا که مهمانم

اگر شمس الشموسی این تو و این چهره ی زردم
بسوزانم بسوزانم بسوزانم بسوزانم

«ضمانتگاه» شاید باعث آرامشم باشد
که هم چون آهوی سرگشته ای از خود گریزانم

حدیث نور را من سلسله در سلسله خواندم
رسیدم تا به نیشابور فهمیدم مسلمانم

چرا هدهد نمی بینم میان آن کبوترها؟
میان صحن تو انگار در ملک سلیمانم

اگرچه چند باری آمدم مشهد به پابوست
خدا می داند از هر چه نرفتن ها پشیمانم

به من لطفی کن ای چشمه به حق آن لب تشنه
به من لطفی کن ای باران که عطشانم ببارانم

شب جمعه ست فردا لحظه ی موعود می آید
میان جمکران در محضر تو ندبه می خوانم

همیشه با حضور تو حکایت همچنان باقی ست...

رضا خورشیدی فرد

  • سید مهدی حسینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی