گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

دیدی خم ابروی تو با ما چها کرد
زآندم که تیری سوی قلب ما رها کرد

بر من گناهی نیست گر آشفته حالم
تیر غمت این گونه ما را مبتلا کرد

دیوانه ام خوانند و راهم را ببندند
گاهی به حال خسته و زارم بخندند

باکی ندارم چون تب و تابم حسین است
شاهم به عالم چون که اربابم حسین است

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

خزان رسید و به گلزار من شرار انداخت

رسید هیزم و آتش به شاخسار انداخت

دَری که ساختم آخر به من خیانت کرد

گرفت آتش خود را به روی یار انداخت

میان معرکه سلمان خداش خیر دهد

دوید و زود عبا را رویِ نگار انداخت

خودم ز سینه ی او میخ را در آوردم

ببین مرا به چه کاری که روزگار انداخت

عقب کشید و به دیوار خورد و در پیچید

شیار در به روی پهلویش شیار انداخت

زن جوان مرا می زدند نامردها

مدینه فاطمه ام را در احتضار انداخت

و یک غلاف که دست چهل نفر چرخید

و دست فاطمه را عاقبت ز کار انداخت

چقدر چادر زهرا به پاش می پیچید

زن مرا وسط کوچه چند بار انداخت

همین که دست به معجر گرفت طوفان شد

صدا که زد همه را یاد ذوالفقار انداخت

از آن به بعد که برگشت فاطمه ، زینب

دو گوشواره ی خود را دگر کنار انداخت

تو را غلاف که انداخت حسینت هم

ز روی اسب نیفتاد ؛ نیزه دار انداخت

  • سید مهدی حسینی

محمد جواد پرچمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی