گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

دیدی خم ابروی تو با ما چها کرد
زآندم که تیری سوی قلب ما رها کرد

بر من گناهی نیست گر آشفته حالم
تیر غمت این گونه ما را مبتلا کرد

دیوانه ام خوانند و راهم را ببندند
گاهی به حال خسته و زارم بخندند

باکی ندارم چون تب و تابم حسین است
شاهم به عالم چون که اربابم حسین است

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

  آفتاب این بار از مغرب طلوع کرده ببین

از دیار ساوه آمد دختر شاه زمین

 

سوی قم آمد به استقبال او حور وملک

موسی خزرج شده خادم به اخت نور دین

 

خوش درخشیدی کریمه،بنت موسای غریب

اختران از نور روی تو خجل،نور مبین

 

ای فدای تو که بابایت فدایت گشته است

قبر تو مثل مزار فاطمه عرش برین

 

فاطمه هم عالمه هم شافعه بر روز حشر

جان زهرا دستهایم را بگیر ای بی قرین

 

آمدی اما دلت سرشار از درد فراق

آمدی جانم به قربانت ولیکن اینچنین

 

هم غم هجر پدر،هم دوری از موسی الرضا

هم غم نامردی ساوه تو را کرده حزین

 

مثل زینب از زمانه بسکه رنجیدی ولی

مثل زینب نه نگشتی بی کس و صحرانشین

 

خوش بحالت مردم قم دوست میدارند ترا

سرپناه و مامنت شد خانه اهل یقین

 

پر زشیعه یوده اطرافت پر از حب علی

با یهودیها نگشتی هم کلام و هم نشین

 

یادم آمد دختری کنج خرابه بی پناه

ازنوک پا تاسرش پر زبنفشه زار کین

 

بسکه نازش کرده باسیلی وباشلاق و نی

دیده هر شب خواب وحشتناک یک مرد لعین

 

فاصله بین هجای هر کلامش مانده است

جان من برگرد با..بابای بشکسته جبین

 

فاطمه در شهر شام و فاطمه در شهر قم

این یکی کنج خرابه، آن یکی والانشین

 

         شاعر:علی اکبر نازک کار

  • سید مهدی حسینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی