گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

دیدی خم ابروی تو با ما چها کرد
زآندم که تیری سوی قلب ما رها کرد

بر من گناهی نیست گر آشفته حالم
تیر غمت این گونه ما را مبتلا کرد

دیوانه ام خوانند و راهم را ببندند
گاهی به حال خسته و زارم بخندند

باکی ندارم چون تب و تابم حسین است
شاهم به عالم چون که اربابم حسین است

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

نگاه گریه داری داشت زینب - اربعین

شنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۳۱ ب.ظ

نگاه گریه داری داشت زینب

چه گام استواری داشت زینب

دل با اقتداری داشت زینب

مگر چه اعتباری داشت زینب

 

چهل منزل حسین منجلی شد

گهی زهرا شد و گاهی علی شد

 

ندیدم زینب کبری تر از این

ندیدم زینت باباتر از این

ندیدم دختر زهرا تر از این

حسینی مذهبی غوغا تر از این

 

اگر چه غصه دارد آه دارد

به پایش خستگی راه دارد

 

به گردش آفتاب و ماه دارد

به والله که ایوالله دارد

همینکه با جلالت سر نداده

به دست هیچکس معجر نداده

 

**

 

پس از آنکه زمین را زیر و رو کرد

سپاه کوفه را بی آبرو کرد

به سمت کربلا خوشحال رو کرد

کمی از خاک را برداشت بو کرد

 

رسیدم کربلا ای داد بی داد

حسین سر جدا، ای داد بی داد

 

چهل روز است گریانم حسین جان

چو موی تو پریشانم حسین جان

چهل روز است می خوانم حسین جان

حسین جانم حسین جانم حسین جان

 

تویی ذکر لبم الحمدلله

حسینی مذهبم الحمدلله

 

همین جا شیرخواره گریه می کرد

رباب بی ستاره گریه می کرد

گهی بر گاهواره گریه می کرد

گهی بر مشک پاره گریه می کرد

 

خدایا از چه طفلم دیر کرده؟

مرا بیچاره کرده، پیر کرده

 

همین جا دور اکبر را گرفتند

ز ما شبه پیغمبر ما را گرفتند

ولی از من دو دلبر را گرفتند

هم اکبر هم برادر را گرفتند

 

"به تو گفتم که ای افتاده از پا

ز جا بر خیز ورنه معجرم را..."

 

همین جا بود که سقای ما رفت

به سمت علقمه دریای ما رفت

پناه عصمت کبرای ما رفت

پی او گوشواره های ما رفت

 

فقط از علقمه یک مشک برگشت

حسین بن علی با اشک برگشت

 

همین جا بود که دلها گرفت و ...

کسی روی تن تو جا گرفت و ...

سرت را یک کمی بالا گرفت و...

همین که بر گلویت خنجر آمد

صدای ناله ی زهرا در آمد

 

همین جا بود الف را دال کردند

تنت را بارها پامال کردند

ته گودال را گودال کردند

تو را با سم مرکب چال کردند

 

اگر خواندم قلیلت علت این بود

که یک تصویری از تو بر زمین بود

 

تو ماندی و کبوتر رفت کوفه

تو را کشتند و خواهر رفت کوفه

چه بهتر زودتر سر رفت کوفه

 

وگرنه دردها می کشت مارا

نگاه مردها می کشت ما را

 

بهاری داشتم اما خزان شد

قدی که داشتم بی تو کمان شد

عقیق تو به دست ساربان شد

طلای من نصیب کوفیان شد

 

خبر داری مرا بازار بردند

میان مجلس اغیار بردند

 

همین جا بود افتادند تن ها

همین جا بود غارت شد تن ها

تمامی کفن ها، پیرهن ها

بدون تو کتک خوردند زن ها

 

همین جا بود گیسو می کشیدند

 هر سو دخترانت می دویدند

 

ز جا برخیز غمخواری کن عباس

دوباره خیمه را یاری کن عباس

برای عزتم کاری کن عباس

علم بردار علم داری کن عباس

 

سکینه می کند زاری ابالفضل

چه قبر کوچکی داری ابالفضل

 

علی اکبر لطیفیان
  • سید مهدی حسینی

نظرات  (۱)

حقانیت شیعه و رد شبهات

http://al-shia.blog.ir/post/371

ما را در تلگرام دنبال کنید (نشر اسکن کتب و آخرین مطالب

http://telegram.me/al_shia
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی