گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

دیدی خم ابروی تو با ما چها کرد
زآندم که تیری سوی قلب ما رها کرد

بر من گناهی نیست گر آشفته حالم
تیر غمت این گونه ما را مبتلا کرد

دیوانه ام خوانند و راهم را ببندند
گاهی به حال خسته و زارم بخندند

باکی ندارم چون تب و تابم حسین است
شاهم به عالم چون که اربابم حسین است

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

ای پسر اول زهرا حسن - امام حسن (ع)

چهارشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۳۳ ق.ظ

ای پسر اول زهرا حسن

سیـدنا سیـدنا یا حسن

صورت تو سورۀ فرقان و نور

چشم بد از روی دل‌آرات دور

عفو خدا شیفتۀ یاربت

عاشق «العفو» نماز شبت

وصف تو ممکن نبوَد با سخن

تو حسنی تو حسنی تو حسن

طلعت زیبات شده باغ گل

از اثـر بـوسۀ ختـم رسل

جای تو آغوش رسول خداست

مرکب تو دوش رسول خداست

بهر تو ای مهر تو خیرالعمل

دوش محمّد شده "نعم الجمل"

تا تو نهی پای به پشتش، رسول

مانده خم و سجده خود داده طول

آنکه دهد شهد به وحی از دو لب

از لب شیرین تـو نـوشد رطب

روی تـو آیینـۀ حسـن‌آفرین

یک حسن و این همه حسن؟- آفرین!

چارم آن پنجی و در چشم من

پنـج تنـی پنـج تنـی پنج تن

جود تو از چشمۀ بی‌ابتداست

سفره تو مُلک وسیع خداست

ای همه با دشمن خود گشته دوست

خنـدۀ تـو پاسخ دشنام اوست

خشم عدو تا به تو شدّت گرفت

مهر تو از خشم تو سبقت گرفت

هر که شرف از کرم آرد به کف

دست تو بخشیده کرم را شرف

نیست به وصف تو رسا صحبتم

غـرق شـدم در عـرق خجلتم

خالـق خـلقی و خـدا نیستی

فوق ملَک، فوق بـشر، کیستی؟

صبر تو شایسته‌ترین ابتلاست

صلح تو یک نهضت کرب و بلاست

حیف که کشتند تو را دوستان

خـار ستـم در جـگرِ بوستان

شیر خدا را پسری یـا حسن

از همه مظلوم‌تری یـا حسن

ای تـو جگر پاره پاره جگر

در بغـل مـادر و جـد و پدر

"جعده"‌ات ارچه دشمن جانی است

قاتـل تـو «مغیره» و «ثانی» است

قلب تو در کوچه شد ای جان پاک

چون سندِ باغ فدک چاک چاک

سـوز درون از سخنت ریـخته

خـون دلـت از دهـنت ریـخته

آه تـو از بـس شرر افروخته

زهر ز سوز جگرت سوخته

نخل وجودت به تب و تاب شد

آب شد و آب شد و آب شد

حلم ز داغ تو زمین‌گیر شـد

لالـۀ تشییع تنـت، تیـر شـد

آن همـه تیـر ای پسر فاطمه

رفـت فـرو در جگـر فاطمه

خار چو بر برگ گل یاس ریخت

خون دل از دیدۀ عباس ریخت

ای سند غربت تـو قبـر تـو

صبر شده خونْ جگر از صبر تو

اشک بده تا کـه نثـارت کنم

گریه چو شمع شب تارت کنم

خـاک رهِ میثمتـان، "میثـمم"

با غمتان در دو جهان خرّمم

  • سید مهدی حسینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی