گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

دیدی خم ابروی تو با ما چها کرد
زآندم که تیری سوی قلب ما رها کرد

بر من گناهی نیست گر آشفته حالم
تیر غمت این گونه ما را مبتلا کرد

دیوانه ام خوانند و راهم را ببندند
گاهی به حال خسته و زارم بخندند

باکی ندارم چون تب و تابم حسین است
شاهم به عالم چون که اربابم حسین است

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

سر تو از سرنیزه به من توان می داد

يكشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ۰۵:۴۴ ب.ظ
سر تو از سرنیزه به من توان می داد          
امید بر دل مجروح بی کسان می داد

خودت که از سر نیزه به چشم خود دیدی   
کنیزکی به یتیم تو خرده نان می داد

مرا دهانه بازار هرکسی می دید            
به خاطر سر و وضعم سری تکان می داد

نماز جمعه کوفه شلوغ بود آنروز         
گمان کنم که علی اکبرت اذان می داد

میان مجلسشان از کنیز تاگفتند:                
سکینه دخترت از ترس داشت جان می داد

برای خوش گذرانی، یزید در مجلس         
مدال نیزه زنی را که برسنان می داد...

...رقیه دختر دردانه داشت دق می کرد    
دوباره رأس اباالفضل رانشان می داد

شراب را روی لبهای پرپرت می ریخت  
دوباره قهقهه می زد عذابمان می داد

هزار مرتبه گفتم نخوان عزیز دلم!           
توخواندی وصله ات رابه خیزران می داد

همین که چوب جفا برلبان تو می خورد        
بدان که خواهر تو سخت امتحان می داد

نبودن تو زیک سو و ضربه زنجیر          
به جسم خواهر تو درد استخوان می داد

مهدی نظری
  • سید مهدی حسینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی