گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

گلستان شعر و سبک اهل بیت (ع)

دانلود سبک ها و متن اشعار و سبک ها و مقاتل اهل بیت

دیدی خم ابروی تو با ما چها کرد
زآندم که تیری سوی قلب ما رها کرد

بر من گناهی نیست گر آشفته حالم
تیر غمت این گونه ما را مبتلا کرد

دیوانه ام خوانند و راهم را ببندند
گاهی به حال خسته و زارم بخندند

باکی ندارم چون تب و تابم حسین است
شاهم به عالم چون که اربابم حسین است

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

قدمش ناگهان شتاب گرفت - امام جواد

دوشنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۴، ۰۷:۱۴ ب.ظ

قدمش ناگهان شتاب گرفت

طرفش رفت و ظرف آب گرفت

آب را بر روی زمین تا ریخت

در همان لحظه قلب زهرا ریخت

روضه کوتاه نکته سر بسته

حجره تاریک حجره در بسته

جگری رفته رفته سم می خورد

قصۀ تازه ای رقم می خورد

عرش را ناله ای تکان می داد

تشنه ای روی خاک جان می داد

زهر بی تاب کردش از داخل

سوخت تا آب کردش از داخل

مثل اکبر شده ولی بهتر

ظاهر جسمش از علی بهتر

این جوان آن جوان تفاوت داشت

زخم زهر و سنان تفاوت داشت

این جوان پیکرش که سالم بود

جگرش نه سرش که سالم بود

موقع دفن لااقل سر داشت

بدنش می شد از زمین برداشت

به تنش پای نیزه باز نشد

در نهایت عبا نیاز نشد

بگذرم؟ نگذرم؟ نمی دانم

وسط چند روضه حیرانم

تا بفهمم گریز آخر را

می روم بیت های دیگر را

تشنه در آفتاب بنویسم

از زبان رباب بنویسم

آدم تشنه تار می بیند

همه جا را بخار می بیند

بدتر اینکه غبار هم باشد

یک بیابان سوار هم باشد

تازه حالا حساب کن دورش

چند تا نیزه دار هم باشد

در میان هجوم نامردان

خواهری بی قرار هم باشد

وببیند که تیر با لبخند

باز کرده هزار و نهصد و چند...

 

  • سید مهدی حسینی

علی زمانیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی